26 می تا 1ژوئن تورنمنت سنگنوردی گرجستان برگزار شد و با چند مدال رنگین برای سنگنوردان کشورمان به پایان رسید.
نکتهای که از لحظهی برگشت به طور مستمر ذهن مرا به خود مشغول کرده مظلومیت سنگنوردان و به طور کلی بیشتر ورزشکاران ماست (نگفتم همه آنها چون فوتبالیستها واقعا در این مورد استثنا هستند).
نمایشی که بچههای ما در این مسابقات از خود نشان دادند تقریبا همه بینندگان مسابقه را تحت تاثیر قرار داده بود. سعید صفری، سبحان اقوامی، محمد خانزاد، فرزانه شهروی، سعید قربانزاده و سولماز عشقی همگی آنقدر خوب بودند که تحسین همه را برانگیزند اما تفاوت سرعت دوثانیهای علی نجفی با قهرمان معروف گرجی (جاپاریتزه) و صعود بینظیر محمد سلطانی وقتی بارها از من سوال میشد مگر او چند سالش است و من با لبخند می گفتم 16! و دیدن تعجب آنها مرا بیش از هرچیز ذوقزده می کرد.
و خوشحال بودم که فقط ذوقم را میدیدند و افسوسم را از نگاهم نمیخواندند.
افسوس اینکه علی روزی 16-17 ساعت برای چندرغاز کار میکند و عصرها تن خسته خود را به تمرین میرساند تا خود را نزدیک سطح 1 جهان بالا نگه دارد.
افسوس اینکه محمد با این سن کمش بیشتر از دو ماه است که تک و تنها دارد با کفش سنگ سوراخ شده و دلار 7 تومنی و کلی مشکلات دیگر میجنگد و حتم دارم حتی در برگشت کسی به استقبال او ومدال خوشرنگش نخواهد آمد، شاید اصلا هیچ مسئولی در جریان قهرمانی او نباشد.
افسوس اینکه چقدر این محمد و سعید و فرزانه و سولماز و خیلی اسمهای دیگر محجوب و قوی هستند و نگاه تحسین برانگیز آنوریها را بر میانگیزند اما محبت و حمایت این وری ها را نه
صعود مصنوعی...
برچسب : نویسنده : dadadagh بازدید : 110