هفته گذشته يك خانم لهستانی را به قله دماوند راهنمايی كردم كه بسياری از قلل معروف پنج و شش هزار متری جهان را صعود كرده بود، با اينكه به سختی پا بر قله گذاشت اما كنايهای به سادگیِ صعود دماوند زد و اينكه اين تنها قله بالای پنج هزار متري اش بوده كه فقط ٢٤٠٠ متر تا قلهاش كوهپيمايی كرده است.
-اينكه براي صعود يك قله پنج هزار متری زيبا و معروف مثل دماوند لزومی به وجود جادهای تا سه هزار متر نيست -اينكه سيستم باركشی با قاطر بايستی نظم و سامان داشته باشد -اينكه با دريافت مبلغی به عنوان ورودی نبايد اين ذهنيت را در گردشگر دماوند ايجاد كرد كه اين مبلغ بابت حمل زبالهاش بوده و او را به رها كردن زباله در طبيعت به اميد جمعآوری ارگانِ مسئولِ دیگر تشويق كرد
-اينكه هيچ نظارتی هرچند در سطح نازل بر توانايی فردی يا تجهیزات شخص و ظرفیت منطقه قبل از ورود به دماوند وجود ندارد را همه میدانيم
اما موضوع اينجاست كه اين مسائل احتمالا دغدغه يك كوهنورد دوستدار كوه و طبيعت است كه بواسطه همين علاقهاش رو سوی دماوند میگيرد.
اما دماوند غير از كوهنوردان، ميهمانان ديگری نيز دارد؛ کسانی كه برای امرار معاش از بابت حضور كوهنوردان به دامان آن آمدهاند و از کثرت دغدغههای زيست محيطیاش آگاهی كافی ندارند. هر دو طيف بنا بر اقتضاي منافع خود (كه يكی حفظ محيط زيست و ديگری غم نان است) حاضر نيست عنان كار را به ديگری بسپارد. در كشمكش ميان كوهنوردان و ذينفعان اقتصادی دماوند، اتحاد شورای شهر و مسئولان منطقهای به عنوان نمايندهی طيف مذكور، رودروی فدراسيون كوهنوردی به عنوان نماينده كوهنوردان ايستاده است و تا امروز هم به قدر كافی زورش به زور نمايندهی ما چربيده كه تنها دليلش نه فقط پيگيری مجدانه منافع اقلیتی از محلیها كه متحد بودن آنهاست، موضوعی كه ما كوهنوردان از آن بهرهمند نيستيم.
دليل اين عدم اتحاد بين كوهنوردان و به دنبال آن عدم حمايت از فدراسيون از سوی همه طيفهای متفاوت كوهنوردان هرچه كه باشد بايستی بپذيريم كه هيچ ارگانی شايستهتر از فدراسيون به عنوان متولی امورات دماوند و ديگر مناطق گردشگری كوهنوردی وجود ندارد. متولی دماوند بايد دو فاكتور مهم داشته باشد: دلسوزی و تخصص كه نه شورای شهر رينه، نه سازمان گردشگری و میراث فرهنگی به تنهايی و نه هيچ ارگان ديگری هر دو را با هم ندارند اما فدراسيون كوهنوردی با بدنهای كوهنورد و استخوان شكسته در دامان همين دماوند هم دلسوز اوست و هم تخصص كافی در مسائل زيستمحيطی ويژه ارتفاعات را داراست.
فقط فدراسيون كوهنوردی است كه میتواند از هر گردشگری كه قصد ورود به منطقه را دارد مبلغی را به عنوان ضمانتِ بازگرداندن زباله دريافت و اوضاع نابسمان زبالهی دماوند را سامان دهد. همنورد عزيز، شك نكنيد اگر همه باهم يكصدا شويم، هر كدام به حد وسع خود چيزي بنويسيم، يا در اقدامی مشترك همانند آنچه در معدن كرمان و گلجيك زنجان انجام داديم حضوری موثر داشته باشيم آن وقت است که میتوانيم كفه ترازو را به سمت خود سنگينتر كرده و دماوند عزيز را از دست غاصبان بیفكرش برهانيم.
فدراسيون كوهنوردی در اين كارزار تنهاست، به لحاظ تشكيلاتی بازوی قدرتمندی ندارد و این نياز به حمايت و عمل جمعی ما را دو چندان میکند. تنها بخش مربوط فدراسيون كه همان كميته محيط زيست آن است نیز بدون توجه به دغدغهها و برنامههای كلی اين ارگان صرفا مشغول كسب درآمد با استفاده از نامش، بازاريابی گردشگر برای موارد شخصی و گاه حتي ورود گردشگران خارجی با معافيت پرداخت پرميت است. دست به دست هم از نماينده خود در اين كارزار حمايت كنيم.
شك نكنيد كه حضور ما و استفاده از پتانسيل بالای كوهنوردان میتواند مقامی بالاتر را مجاب به ورود به مسئله كند و كار را به كاردان بسپارد.
صعود مصنوعی...