در یازدهمین سالگرد تولد این وبلاگ هنوز به نوشتنِ آن مشتاقم.
چه روزهایی که مطالب را روی قله ها، و چه شب هایی قبل از خواب در چادر، یا روی یال ها و حتی وسط دیواره ها و در میان زمین و آسمان با اشتیاق بر روی کاغذ یادداشت کرده ام و به محض دسترسی به اینترنت اینجا نوشته ام. چه درد و دل ها که کرده ام و چه اتفاقات خوب و بد مختلفی را با شما و در میان سطور جاری این وبلاگ تجربه کرده ام.
قبول دارم که همچو سالهای گذشته با دقت و حرارت کافی نمینویسم و تنها به ثبت نوشتههای رسمی از قبیل گزارش برنامهها و اطلاعیهها بسنده می کنم؛ که البته دلیل آن بر هیچکس پوشیده نیست وجود شبکه های اجتماعی ای که وظیفه اطلاع رسانی های سریع و انعکاس عکس و پست های روزمره را انجام می دهند.
به زعم من اما این دلایل برای بستن وبلاگ و نقل مکان به نرمافزارهای ارتباط جمعی جدید اما ناپایدار کافی نیست. شبکههای اجتماعی رایج و پررونق امروز اگرچه با امکانات بسیارِ خود عده بیشتری را جلب کردهاند اما همچنان در موضوعِ بسیار مهم «مرجع بودن» و «تحت جستجوی اینترنتی قرار گرفتن» ضعف دارند. بنابراین مهم است که وبلاگ های خود را به عنوان مرجع اصلی مطالب خود حفظ و از شبکه های اجتماعی برای انعکاس مطالب آنها بهره بگیریم.
همچنین نمی توانم ناراحتیام را از متروک شدن وبلاگهای خوبی که سالها خوانندهشان بوده و پیگیریشان را کرده ام پنهان کنم.
از دیگر دلایل من برای اصرارِ بر نوشتن در وبلاگ، اصالت و پایداری آن است همان چیزی که در "ویچت" و "وایبر" و "فیسبوک" نبود و قطعا در "تلگرام" و "اینستاگرام" نیز نخواهد ماند.
همه آیند و باز ...باز روند... تویی که می مانی.
از اینکه پس از یازده سال هنوز اینجا را می خوانید خوشحالم و حضورتان را در سالروز تولد «وبلاگ آیاز» پاس میدارم.
برچسب : نویسنده : dadadagh بازدید : 163